یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

سه گانه ی درسی

سه شنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۱۵ ق.ظ

1- این روزها خیلی بهترم. هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی روحیه ام بهتره. تقریبا به یه روتین مرتبی رسیدم، بمرور داره برنامه ی درس خوندنم و کارهایی که باید انجام بدم در میاد. قبل از عید برای آخر تیرماه آزمون آیلتس ثبت نام کردم. دو سری کتاب دارم که البته هر دو دست دوم هستند و خودم نخریدم. یکسری کتابهای آزمون جنرال هست و یکسری هم کتابهای آزمون آکادمیک. در واقع بخش عمده اش که فرق میکنه ریدینگ هاشون هست. بجز بخش اول رایتینگ هم که متفاوته. من از قبل عید کتابهای جنرال را شروع کردم گفتم به هرحال ریدینگ هاش کمک میکنه راه بیفتم. بطرز عجیبی افتضااااااااح بودم. ریدینگ ها کلی ازم وقت میگرفت و تازه اصلا اصلا اون جوری که باید بهشون تسلط نداشتم. خیلی ناامیدکننده بود مخصوصا که ریدینگ های جنرال راحتتره و من همونها را هم اونقدر بد بودم. مخصوصا که هی به خودم میگفتم تازه اینقدر تو فضا و جو انگلیسی بودی و متن میخوندی و .... !!! چهارمین کتاب تست را که داشتم میزدم یهویی متوجه شدم عه انگار قلق سوالها داره برام روشن میشه :)))) خلاصه اینکه الان تو ریدینگ به وضعیت بهتری رسیدم و همینطور هست در مورد رلیسنینگ. تو لیسنینگ علاوه بر ارتقای سطح زبانی ام باید روی این موضوع کار کنم که حتی سر سوزن لحظه ای از متن ذهنم منحرف نشه. و  همچنین باید بتونم تو همون تایم کمی که اولش میده سوالات و گزینه هاش را بخونم به نوعی که بفهمم واقعا هر سوال و گزینه هاش چی میگه چون تو خیلی از تست ها اصلا اون کلمه را نمیگه ولی یه مترادف نسبتا اسونی را میگه که باید گزینه های هر تست را واقعا خونده باشی و با چشم دنبال کلمه ی مورد نظر گشتن، کار آدم را راه نمیاندازه. برنامه گذاشتم هر روز دو تا آزمون لیسنینگ بزن، یه آزمون ریدینگ و یه موضوع رایتینگ را هم کار کنم که سمپل بخونم و جملات بنویسم و تو یه موضوع به اشراف برسم. فعلا تو این قسمت از برنامه ام خیلی عقبم. یعنی دیروز دو تا لیسنینگ را زدم و یه ریدینگ که شامل سه پسیج هست را زدم اما دیگه نتونستم به رایتینگ برسم. پریروز که رایتینگ را انجام دادم فقط یه لیسنینگ انجام دادم:( باید زمانبندی و برنامه ریزی ام را جوری بکنم که به همه ی اینها برسم. و اما در مورد اسپیکینگ خیلی بی اعتمادبنفس هستم :( اصلا این جزوه ها را که میخونم خیلی خیلی کلمه هاش محاوره ای و جدید هست برام. یعنی مدام اصطلاحاتی توش هست که من اگر خودم قرار باشه اون موضوع را صحبت کنم بلد نیستم از اون کلمات و اصطلاحات استفاده کنم. خلاصه اینکه گذاشتمش کنار و جرات ندارم دستش بگیرم. دیروز با دوستی صحبت میکردم. میگفت روزانه تا نیم ساعت وقت بذار و سعی کن همین  ها را فقط تکرا کنی تا فلوئنس بشی باید اینکار را بکنم. حقیقتش هنوز انگار جراتش را ندارم احتمالا بذارم از هفته آینده که اسپیکینگ را خیلی سبک وارد برنامه ام بکنم. 

2- دختری امسال ششم هست، برای مقطع جدید ثبت نام کردیم که آخر خرداد آزمون ورودی مدارس تیزهوشان را بده. مدل امتحانی ظاهرا امسال متفاوته و از کتابهای مدرسه سوال نمیاد. سوالات در دو قالب هوش کلامی و غیر کلامی است. هوش کلامی میشه سوالاتی که میگه مثلا ارتباط فلان کلمه با فلان کمه مثل کدام دو کلمه ی زیر است. هوش غیرکلامی هم شبیه همون سوالهای شکلی هست که خودمون هم قدیم داشتیم که مثلا یه شکل را میچرخوند و مثلا میگفت گام چهارمش کدوم یک از گزینه های زیر است. برای این دو تا دو کتاب مختلف گرفتیم که هر روز باید با دختری سروکله بزنم که بخشی از اینها را انجام بده. در واقع این سروکله زدن باهاش هست که خیلی از من وقت میگیرم و مدام هر روز دارم بهش میگم تو باید خودت کارهات را انجام بدهی و هر بخشی را که تعیینمیکنیم به حد صد برسونی که سر امتحان توش نمونی. هوش غیرکلامی مدل سوالاتش اینطوری هست که آدم باید یه ذهن تجسمی خوبی داشته باشه که اعتراف میکنم من دااااغووونم تو این زمینه. اما خوشبختانه آقای شوهر مدل ذهنش اینطوری هست و دختری هم مثل باباش هست و من برای درس دادن براش وقت نمیذارم اما باورتون نمیشه همینکه مجابش کنم که باید بشینه تو این تایم مقدار معینی از کتاب را بخونه و سوالاتش را بزنه اینقدرررررر از من وقت و انرژی میگیره :( اما هوش کلامی دقیقا مدلی هست که ذهن من توش خوبه و واقعا تیپ سوالاتش اسون نیست و یه جاهایی باید براش وقت بذارم و توضیح هم بدهم اما باز هم اون تعیین وقت و تعیین بودجه ی روزانه را باز هم داریم که همونقدر انرژی میگیره از من :) با خواهرشوهرم که معلمه و دختر خودش هم تو مدارس سمپاد درس خونده بود حرف میزدم نظرش این بود اصلا مادر نمیتونه به بچه آموزش بده و باید براش معلم بگیرید. حالا فعلا که من از این روند راضی هستم و امیدوارم بعدا پشیمون نشم :)) یکی از دلایلی که اصرار دارم دختری با این سیستم و تکنیک ها پیش بره این هست که حس میکنم بچه را خودساخته و متکی به خود بار میآره. تا حدودی هم فکر میکنم موفق بودم. یه چیزی براتون تعریف کنم. من دقیقا شب عید قبل از رفتن مسافرت یه لپتاپ و گوشی خریدم که لپتاپ را تحویل گرفتم ولی موبایل تحویلش افتاده یک روز بعد از سفرما که من آدرس منزل برادرم را دادم که اونها تحویل بگیرند.خلاصه راه اندازی هر افتاد بعد از اینکه از سفر برگشتیم. هر دو را مارک اپل گرفتم. گوشی خودم هم اپل بود و باهاش آشنا بودم اما لپتاپ اپل تا حالا نداشتم و خب راه اندازی اش با بقیه ی مدل ها فرق داره و یکسری دنگ و فنگ داشت و اینکه باید یه شماره موبایل میدادی که کد تایید که اومد اون را وارد کنی که خب شماره های ایران را نمیگرفت. خلاصه همه ی اینها باعث شد وقتی از سفربرگشتیم و خواستیم بریم باغ اینها را هم با خودمون برداشتیم که اونجا راهشون بندازیم. روز سیزدهم که من اینقدرررر حالم بد بود و مدام زیر سه تا پتو تو آفتاب دراز کشیده بودم به دختری گفتم بیا ببین این را میتونی درستش کنی. خلاصه گوگل میکرد و مرحله مرحله پیش رفت تا انجامش داد :) برای شماره موبایل هم به صبای وبلاگ غارتنهایی من پیام دادم و شماره اش را دادم و اون هم برامون کد تایید را فرستاد و لپتاپ را هم راه اندخت. مطمینم حتما خیلی کار پیچیده ای نبوده که دختری تونسته راهشون بتدازه اما اونچه که برام مهم بود این روحیه ی گشتن و راه حل پیدا کردن بود که دقیقا چیزی هست که من  عااااااشقم :))) یکجا همینطوری که سرم زیر پتو بود و داشتم جواب سوالش را میدادم گفتم خب شاید باید فلان کار را میکردی گفت نهههه روشش همینه! من سه بار اون فیلم آموزش را نگاه کردم:) آخ که اگر بدونه چه قندی تو دل من آب کرد!

3- اووووووف که من چقدر خواب میبینم و چقدرررر هم خسته میشم. یعنی من با همه ی وجودم خواب میبینم و هر کاری تو خواب بکنم دقیقا انگار تو بیداری اون کارها را کردم و همونقدر خسته میشم. دیشب خواب میدیدم تو یه کلاس نشسته بودیم و یه دختره یه سوال عربی پرسید و من بهش جواب دادم که "لَم" را چطوری ترجمه کنه! بعد اومد یه سوال دیگه از معلم کلاس بپرسه و همینطوری که معلم ایستاده بود و داشت بهش گوش میداد و این یه ذره سرش تو کتاب بود که سوال را بپرسه و یه ذره به معلم نگاه میکرد یه جوری بود انگار جواب سوال چالشی شده بود، یهویی گفت حالا انشاالله این سوال نمیآد بیایید این یکی را توضیح بدید :))) و یهویی سوالش را عوض کرد خخخخ بیدار شدم اینقدررررر خنده ام گرفته بود از اون رفتار دختره تو خواب که گفت حالا انشاالله این سوال نمیاد بیا این یکی را توضیح بدید :))

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۱/۳۰
زری ..

نظرات  (۸)

۳۰ فروردين ۰۱ ، ۱۹:۱۶ ربولی حسن کور

سلام

چقدر خوب که بالاخره شروع کردین. قدم اول همیشه سخت ترین قدمه. متاسفانه من چند روز که درس میخونم میرسم به چند شیفت فشرده که فقط میتونم مریض ببینم و بعد هم برم خونه و بخوابم! و باز درس خوندنم ول میشه! امیدوارم حتی اگه توی امتحان اول نتیجه مطلوبی نگرفتین بتونین با جدیت ادامه بدین.

خب برای دخترتون معلم بگیرین. چه معلمی بهتر از عمه اش؟!

امیدوارم از این به بعد ناچار نشین مرتب به صبا خانم پیام بدین و ازش کد بگیرین! گرچه اپل نباید به این راحتی خراب بشه.

پاسخ:
سلام، من چند سالی هست تو قدم اول موندم الان دیگه امیدوارم این قدم دوم حساب بشه :)
آره میفهمم وقتی به یکسری دلایل موجه درس خوندن ول میشه چقدر سخته بهش بازگشت اما بیایید یه برنامه ی یکماهه هم کنار اون برنامه ی کوتاه تر بریزید اینطوری اگر فرضا یک هفته هم از برنامه عقب موندید با خودتون میگید هنوز تا یکماه وقت دارم. 
خب قضیه اینه من با معلم خصوصی موافق نیستم علاوه بر اینکه ایشون دبیر دبیرستان هستند و فاصله مکانی امان هم در تهران زیاده
خخخ دکتر اول فکر کردم منظورتون اینه که خودم برم خارج و سیم کارت خارجکی داشته باشم :))) 

اول از همه بهت تبریک میگم که آزمون ثبت نام کردی. من میدونم و تجربه ش رو دارم که چقدر چنین تصمیمی مهم هست و البته تا اونجایی که آدم بتونه دوست داره عقب بندازتش!

 

قربون دختری هنرمند و همه فن حریف.

حیف که اینجا رو میخونه :)  بعدا بیا یه چیزایی بهت بگم! یه کم دعوات کنم یعنی :)) 

 

در جواب آقای دکتر هم باید بگم حالا چند تا پیامک هم واسم دوستم بخوام بفرستم! مطمئنم هیچ خللی در آپولو هوا کردنم ایجاد نمیکنه :)) 

 

وای اونجا که گفتی من چقدر خواب می بینم و خسته میشم خیلیییی خوب بود. کلی خندیدم :)) 

 

موفق باشی دوست پرتلاشم:*

پاسخ:
واااااااای صبا چقدر خوبه که تو اینقدر خوووب من را درک میکنی! واقعا تصمیم به ثبت نام آزمون خیلی سخته :( 
 
مرسی عزیزم تو خیلی به من و دختری لطف داری، باز هم مرسی به خاطر اینهمه دقتت :*)

صبا من بیام خارج هر کی خواست براش کد پیامک نایید میگیرم:))))))) 

آره بخدا آخه آدم اینقدر خواب میبینه؟ خیلی وقتها بیدار میشم اصلا بیشتر خسته شدم :( 

عزیزززززمی :*)

سلام. چه خوب که جدی زبان خواندن را شروع کردین.. خود ثبت نام آزمون، قوه محرکه برای انگیزه و تلاش بیشتر است.. چه عالی که در ریدینگ راه افتادین، به زودی در سپیکینگ و رایتینگ هم راه میفتین..

لپتاپ و گوشی جدید مبارک

آفرین به دختر جستجوگر و پیگیر شما.. امیدوارم در آزمون تیزهوشان هم موفق باشه. من هم باید پسرم را برای آزمون سال آینده آماده کنم. میشه بپرسم از چه کتاب هایی استفاده می کنید؟ اصلا قصد ندارم برای این کار کلاس بفرستمش یا معلم بگیرم، گرچه خیلی از خانواده ها این کار را میکنند و آموزشگاه های مخصوص این آزمون وجود داره

منم در دوره هایی زیاد خواب میبینم و خسته از خواب بلند میشم..

پاسخ:
سلام، واقعا همینطوره اصلا این ثبت نام آزمون خودش هی آدم را هل میده :)
ممنونم سلامت باشی.
پسرتون الان کلاس پنجمه؟ خب حقیقتش ما از همین یکی دو ماه پیش شروع کردیم به این مدلی درس خوندن، حالا اگر شما میخواهی زودتر شروع کنی شاید بد نباشه همراه با آغاز سال تحصیلی ششم، آمادگی برای این آزمون را بذاری تو برنامه، منظورم اینه خیلی زود شروع نکن چون فکر میکنم واقعا دلیلی نداره اینقدر زود بچه را درگیر کنیم بطوریکه اینقدر خسته بشه که اتفاقا نزدیک های آزمون تازه خستگی هاش را نشون بده و یهو بزنه همه چیز را خراب کنه، البته این نظر منه. 
عزیزم گفتند امسال آزمون در دو مبحث هوش کلامی و هوش غیرکلامی برگزار میشه، با همین عنوان از انتشارات مهر و ماه دو تا کتاب گرفتیم. یه سرچ بکن ببین چطوره. البته من اول رفتم تو انتشارات واله گشتم، اگر قرار بود از کتابهای مدرسه بیاد این انتشارات واله خیلی حرف برای زدن داره. راستی این کتابهایی که ما گرفتیم درسنامه داره ااگر خودتون بتونید یه جاهایی برای بچه توضیح بدید  بنظر من واقعا نیاز به معلم را برطرف میکنه. حالا انشاالله دختری آزمون را بده نتیجه اومد، میام بهتون میگم که بدون معلم و فقط با کتاب چطور پیش رفتیم:)

سلام. ممنون از راهنمایی تون... پسرم در هوش کلامی ضعیف تر از هوش غیرکلامی است، از کتاب خواندن هم زیاد خوشش نمیاد. فکر کنم بهتر باشه اول روی این موضوع کار کنم. نگرانی ام از این بابت است که پسرم مدرسه درس محور نمیره، مدرسه ای که میره نیمه شناختی است. و تازه از پارسال کمی آزمون دادن را تجربه میکنند. نه زیاد تجربه آزمون دادن داره و نه خیلی جدی درس خونده. توی درس فارسی هم کمی ضعف داره. لذا میخوام کمی روی هوش کلامی اش کار کنم.. البته فقط کمی، که خسته نشه

پاسخ:
سلام، خواهش میکنم. من فکر میکنم تعداد سوالات و کلماتی که تو هوش غیر کلامی میآد بمرور تکرار میشه. بنظرم اگر یک دوره پسرتون این تست ها و کلمه ها را ببینه باهاشون آشنا میشه و دیگه مشکلی نخواهد داشت. 

زری جان برای ریدینگ اگه ایمان مافی وبینار ریدینگ داشت شرکت کن اون وبینار خیلی منو روشن کرد و فشنگ بعدش ۹ میزدم هر چند تو امتحان اصلی ۸.۵ زدم

 

برای لیسینینگ هم سایت بیان برتر یک سری ویدبوی آموزشی رایگان دارن برای هر تیپ سوال اونا رو کار کن تمام تکنیک هاش خیلی کمک کننده بودن بعد که اونا رو کار کردی کتاب 

crack Ielets listening رو بخر حدود پنجاه تا تست لیسینیگ هست و من اول نصف کتاب رو این مدلی کار کردم که:

اول فقط سوالاهای پارت ۱ که جای خالی داشتن رو هر ۲۵ تا تست رو پشت هم میزدم بعد مثلا ۲۵ تا پشت هم مولتی چویس و .... اینجوری تسلط خوبی رو اون سوالا پیدا می کنی و تکنیک هات رو هم تمرین می کنی

بعدش برای ۲۵ تا تست بعدی هر روز یک تست کامل بزن

پاسخ:
ممنونم مینو جان، چقدر اطلاعاتت خوبه عزیزم. رفتم ایمان مافی را سرچ کردم هر چی در موردش دیدم برای تقریبا دو سال قبل بود. باید دقیقتر بگردم. ممنون بابت معرفی کتاب لیسنینگ. برم اون را هم سرچ کنم. متوجه شدم چه روشی را پیش گرفته بودی، روش جالبیه متمرکز میشه ادم روی یه مدل سوال تا مسلط بشه. امتحان میکنم این را. مررررسی

ممنون از راهنمایی ات زری جان :*

پاسخ:
خواهش میکنم عزیزم، هپی توو هلپ :))

من زیاد در مورد این امتحانات نمیدونم. اما میدونم که اگر  روی مهارت "خوندن" و "شنیدت" کار کنی حتما موثر واقع میشه. مثلا هر روز چند صفحه کتاب داستان بخونی، یا همنیطور که داری کارهات رو میکنی پادکست یا کتاب شنیداری گوش بدی.... هم لذت بخشه هم مفید.

 

من هم موافقم که مادرها نمیتونن به بچه های خودشون درس بدن. در مورد من که همیشه به جر و بحث میکشید آخرش.

 

اینقدر فکر درسی که توی خواب هم خواب کلاس و درس خوندن میبینی . "بغل؟

پاسخ:
بله با تمرین کردن حتما بهتر میشه. امیدوارم برسم به سطح مطلوبی تا روز امتحان. 

جر و بحث هست اما خب وقتی آدم میبینه هم در هزینه صرفه جویی شده و هم بچه عادت نمیکنه همیشه یه معلم خصوصی هم ساپورتش کنه یه جورایی آدم خودش را قانع میکنه به این زحمت و اعصاب خورد شدنش. 

آآآآآآخ که اگر این مقدار خوابهایی میدیدم را تو واقعیت درس میخوندم یه چیزی ازش در میاومد :))) 

بغل؟ چه جالب بود داشتم کامنتت را میخوندم که یه این قسمتش رسیدم :) میدونی من خیلی ارتباط گرفتن برام خوشاینده و اصلا جز نیازهای اساسی ام هست! فکر کردم چقدر خوووووب بود این تیکه از کامنتت :))))) یسسسسسس آف کورس :)))

زری جان نمیدونم قبلا بهت پیشنهاد دادم یا به کسی دیگه گفتم: با زبان انگلیسی فکر کن. 

چون زبانت خوبه خیلی موثره

امیدوارم دحتر گلت هم موفق بشه. با همت خودش و شاید معلم خصوصی که دوستان پیشنهاد دادند.

امیدوارم امشب خوب و عمیق و بدون خواب دیدن بخوابی

پاسخ:
ممنونم نسرین جان، بطور کلی اصلا ذهنم نمیره روی انگلیسی فکر کردن فقط بعد از رایتینگ خیلی موثره، قشنگ یعالمه جمله های خوب دیگه تو ذهنم میسازم و اصلا اون رایتینگم کلی بهتر میشه :)) درست میگی شما خیلی مفیده. 
ممنونم، دقیقا یک ماه دیگه امتحانش هست امیدوارم جواب بگیره. 
فدااااااات :*)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی