یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

تولد سورپرایزی من :)

يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۵۸ ب.ظ

دیشب ساعت هشت بود که شوهر زنگ زد پاشو بیا خونه دیگه! هشت و ده دقیقه خونه باش!!!! من هم همچین پیش خودم شاکی شدم که وااااا چه برای من ساعت تعیین میکنه! ما اصلا همچین ادبیاتی بینمون نبوده هیچ وقت. لپ تاپ را خاموش کردم و بساطم را جمع کردم بیام که مامانم دو تا ظرف قیمه داد گفت ببر! البته من بهش گفتم یکی اش را بده اما تو ماشین دیدم زبل بازی درآورده دو تا گذاشته خخخ:) رسیدم خونه زنگ زدم به دختری گفتم ریموت پارکینگ ‌را بزن! اومدم تو و رسیدم بالا دیدم در را باز نمیکنند و دختری با هیجان هی پشت سر هم‌ میگه باید پنج دقیقه صبر کنی :)) حالا تو اون حالت هم خنده ام گرفته ازشون و هم دارم شوهرم را تصور میکنم که خونسردانه میخواد با عجله یه کارایی را انجام بده ؛)))) در باز شد و اومدم تو. در هال که باز میشه آشپزخونه میافته پشت در، بنابراین کسی که اون پشت باشه را نمیبینی، اومدم تو دیدم شوهر و بچه ها سیخ ایستادند جلوی در! با خودم گفتم وا اینقدر در باز نمیکردند همین بود!؟! تا در هال را بستم دوستم را دیدم که جلوی در آشپزخونه ایستاده با یک کیک و شمع های روشن روی اون :)) واقعا سورپرایز شدم اصلا انتظارش را نداشتم! این دوستم با شوهری هماهنگ کرده بود برای غافلگیر کردن من ... 

طفلکی دوستم هفته ی دیگه دفاع دکترایش هست و خیلی برنامه هایش فشرده هست اما گفت چند سال میخوام این کار را بکنم و هر سال یه جوری نمیشد، امسال دیگه با خودش گفته بوده دیگه بهونه ی دفاع دکتری را نیارم! (اینها چیزهایی بود که خودش گفت) 

برای شام شوهر همبرگر گرفته بود با نون ‌و... که دوستم وقتی ظرفهای غذا را دید گفت بیایید همین ها را گرم کنیم بخوریم با اون ماکارونی هاتون:)) ناهار ظهر را میگفت که مونده بود:) 

همبرگرها رفت تو فریزر، غذاها گرم شد و خورده شد. خوب شد مامانم بی توجه به حرف من، دو تا طرف قیمه گذاشته بود:) 

بعد از شام سریع عکس و تولد بازی داشتیم و دوستم دیگه نمیتونست بمونه براش کیک گذاشتم ببره خونه با خانواده بخورند و راهی شد رفت. طفلک از هفت و نیم‌ خونه ی ما بود، دختری میگفت هی میگفت چرا مامانم اینقدر دیر میآد؟ بنده خدا دلش شور میزده که به کارهای پایان نامه اش و اسلاید ها برسه. 

واقعا برام خیلی ارزشمند بود، خیلی حس خوبی داشتم از اینکه حواسشون بهم بوده:) عکسها را میدیدم دیدم برق چشم های دوستم حتی از من هم بیشتره! چقدر خوبه وقتی کسی را خوشحال میکنیم خودمون هم همونقدر از انجام اون‌ کار حس خوب داشته باشیم و واقعا خوشحال بشیم. 

خدا رو شکر بابت نعمت خانواده و دوستان ارزشمندی که بهم داده ای.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۱۵
زری ..

نظرات  (۹)

عزیزمممم

چه تولد دلچسبی شد. 

دوست خوب نعمته واقعا. خدا رو شکر از این نعمت ها داری، وسط این همه مشغله، دمش گرم واقعا

دست همسرت هم درد نکنه که خوب هماهنگ کردن و فکر شام رو هم کرده بود حتی. 

دست مامان هم درد نکنه، مامانا همیشه جاهایی که خودشونم خبر ندارن، کار راه میندازن ;)

بازم تولدت مبارک حسابی

پاسخ:
ممنونم لاندا جان. 
اره واقعا دوست های خوب همیشه برای همه مون نقاط مثبت زندگی هستند.
آره خدایی، اخه من عموما شام نمیذارم و در حد سیب زمینی تخم مرغی، عدسی و .... هست. 
واقعا مادرها خیلی بیشتر از ما بفکر اسایش ما هستند. خدا همه شون را حفظ کنه. 
باز هم ممنونم

عزیزم تولدت مبارک باشه :*

 

چه سورپرایز قشنگی :) دست دوستت و جناب همسر درد نکنه. ایشالله سال دیگه این موقع به اونچه که این روزها داری واسش تلاش میکنی رسیده باشی البته همراه با شادی و آرامش و سلامتی .

پاسخ:
مررررسی صبا جونم. سلامت باشی عزیزوووووم
انشاالله و همینطور برای تو :*)

پس دو تا مهمونی تولد داشتی چه عالی. (لبخند) دست آقای همسر و دوستت هم درد نکنه  که با اینکه اینهمه سرش شلوغه بخاطر تو وقت گذاشته و سورپرایزت کرده.

امیدوارم سالها در کنار هم بخوشی تولدت رو جشن بگیری و امیدوارم که سال دیگه که تودلت رو جشن میگیری از کورنا اثری نباشه.

پاسخ:
ممنونم ترانه جان.
 آره واقعا بدون کرونا را راست گفتی تا میآییم بهش عادت کنیم یه مدل جدیدش انگار رو میشه:(

تولدت مبارک زری جان

پاسخ:
مرسی دوست عزیز :*)

به به! تولدت مبارک زری جان

چه خانواده و چه دوست خوبی داری، بابت اونهام تبریک میگم.

پاسخ:
مرسی نسرین جانم سلامت باشی.
بله همینطوره خانواده و دوستان خوب از بهترین نعمتها هستند

تولدت مبارک زری جون. چه دوست خوب و خانواده خوبی... امیدوارم سالهای سال کنار عزیزانت تولدهای خوبی داشته باشی. 

پاسخ:
ممنونم ترنج جون، سلامت باشی عزیزم کنار خانواده ی بعد از این سه نفره تون:))

به به چی از این بهتر . تولدت مبارک باشه و در کنار خانواده و بقیه عزیزانت شاد باشی 

پاسخ:
مرسی مارال جون، سلامت باشی:)

سلام

تولدتون مبارک🥳🥳🥳

به به چه دوست مهربونی

چه خانواده با محبتی

ان شالله که همیشه سلامت و موفق باشی

پاسخ:
سلام. مررسی عزیزم:) 
اره واقعا خیلی در حقم لطف کرد:))
ممنونم وسلامت باشی

تولدت مبارک.سورپرایز خیلی خوبه.

پاسخ:
مررررسی سهیلا جونم. سلامت باشی :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی