از پیامهای واتساپی دختری:))
خب از اول بگم که ما یه تبلت تو خونه داشتیم که من مالکیتش را به هیچکسی نمیدادم و میگفتم تبلت خونه:) دلیلم هم این بود که بتونم حس مالکیت خواهی بچه ها را کنترل کنم مخصوصا دختری که با پسر بزرگه سر استفاده ی از تبلت جدال نداشته باشه و انصافا خیلی هم موفق بودم. اما بعد از اون کتاب خوانی در طاقچه در ایام عید و بعدش هم آنلاین شدن کلاسها، عملا تبلت شد برای دختری و اصرارش را دیدم که واتساپ نصب کنه! خب دیدم دیگه ده سالش شده و شاید باید اجازه بدهیم تبلت شخصی برای خودش داشته باشه. خلاصه اینطور شد که تبلت شد تبلت خانوم:) واتساپ نصب شد و پروفایل خودش را ساخت و عکس خودش را گذاشت که اون را هم یکروز در میان عوض میکنه و هی با عکسهای خوشگلتر آپدیت میکنه خخخ :))
حالا گهگداری برای من هم پیام میفرسته و من موندم این ادبیات را از کجا یاد گرفته؟ یعنی واقعا کی و کجا اینها را یاد گرفته؟ اصلا انگار نه انگار ده سالشه! برای نمونه: برا من کلی قلب فرستاده و زیرش نوشته " همش مال تووووووووو" ، کامنت بعدی نوشته " یادت باشه با هیچ کس تقسیم نکن، باشه" ، و کامنت بعدی زده "خیییییییییییییییییییلی دوست دارم" یا مثلا طرح نقاشی یا کاردستی قشنگی میبینم براش میفرستم به یه کلمه بسنده میکنه و میزنه واااو ، یا مثلا نظرم را در موردی خاص میپرسه؟! خلاصه خیلی برام جدیده مراودات مجازی و کامنتی با دختری و نکته اش اینه کامنت هاش و ادبیاتش خیلی از رفتاهای عملی اش هست. شاید برای شمایی که میخوانید خیلی عادی بیاید و بگویید وااا حالا انگار بچه اش چه نثر پر طمطراقی افاضه کرده؟! خخخ اما باور کنید برا من خیلی تازگی داره! باور کردید؟ یا هنوز بنظرتون من ندید بدید هستم؟
خیلی عالی بود این مطلب
امید وارم بازم مطلب بزارید