سلام، امیدوارم حالتون خوب باشه...
1) خب این مدت مدام خودم را درگیر زبان خوندن و درس خوندن کردم. مدام هر چند روز نحوه ی درس خوندن و برنامه ریزی را عوض میکنم یعنی میخوام دقیق شناسایی کنم که کجاها بیشتر ضعف دارم و بجای اینکه ازشون فرار کنم و خودم را به قسمت های قوی تر مشغول کنم، برم تو دل همونهایی که ضعیف هستم. این چند روز یه برنامه گذاشتم روزانه دو مرحله نوت تیکینگ کنم، در واقع دو تا تسک از آزمون هست که هر دو نیاز به این مهارت داره و من به شدت در اون ضعیف هستم. باید مطلب را گوش بدهم و سعی کنم تا میتونم کلمات کلیدی متن را شناسایی کنم و یادداشت کنم. بعدش باید اونها را در یک ساختاری قرار بدهم یکی اش برای نوشتن و دیگری برای بازگو کردن متن با اون کلمات. البته اینقدر در نوت تیکینگ ضعیف هستم که الان خودم را درگیر قراردادن کلمات در متن نمیکنم الان فقط دارم تمرین میکنم که لیسنینگ و نوت تیکینگ را تقویت کنم. قبلا هر روز شش هفتایی تمرین های مختلف را انجام میدادم و دیگه تا میرسیدم به نوت تیکینگ میدیدم رمق ندارم و خسته ام! این شد که دیدم نه نمیشه! چون این تمرین برام خیلی سخته مدام دارم عقبش میاندازم این شد که اومدم یه برنامه ریختم که روزانه دو سری این تمرین را انجام بدهم و هر چقدر وقت شد اون یکی تسک ها را انجام بدهم. امروز سومی روزی بود که این کار را انجام دادم، بخش بزرگی از رضایتم بابت اینه که به هرحال بر ترسم و تنبلی ام چیره شدم و این تمرین را شروع کردم. فکر کنم برای همه همینطور باشه که دوست داریم اون هایی را که یه کم بیشتر بلد هستیم را تمرین کنیم و عموما میریم سراغ اونها... خلاصه دیدم بگذر که نداره و هر چی بیشتر تعلل کنم بدتره چون زمان کمتری برای تمرین و یاد گرفتن خواهم داشت.
2) این روزها میزان مطالعه را تا روزی پنج ساعت و نیم رسوندم. حالا یه مقداری کمتر بیشتر میشه اما تقریبا همینه، نمیدونم چطور بعضی ها براحتی روزانه هفت هشت ساعت درس میخونند و با برنامه ریزی حتی به نه ده ساعت هم میرسونند؟ بین شماها کسی هست اینطوری درس بخونه؟ بیاد بگه چکار میکنه؟ من اصلا مخم خسته میشه و دیگه کشش نداره:(
3) دو تا کورس از وایپو برداشتم یکی تا آخر خرداد و دیگری تا نیمه تیر ددلاین امتحانش هست، یکی اش که برام مهمه که پاس بشه سختتر هم هست... هنوز شروعش نکرده ام:( امیدوارم بتونم بشینم سرش. دلم نمیاد زبان خوندن را کم کنم آخه از دور که خارج بشم خیلی سخته که دوباره بیفتم رو دور زبان خوندن. هر چند اون ها هم انگلیسی هست اما واقعا فرق داره، اصلا مدل زبان خوندن برای امتحان با جزوه ی درسی به زبان انگلیسی خوندن فرق داره.
4) از مباحث مربوط به انتخابات و واکسن متنفرم، به شدت بهم حس حقارت و حماقت میده، یکی از دلایل من در انتخابات قبلی این بود که با اومدن شخص فعلی، خون کمتری از مردم عادی ریخته خواهد شد، اما بدترین کشتارها در همین دوره اتفاق افتاد، فکر کردن به این موضوع به شدت حالم را خراب میکنه.
5) این روزها به طرز عجیبی دلم تنگه و مدام بهش کم محلی میکنم فقط گاهی اوقات بهش اجازه میدهم خیالپردازی کنه و ... امشب در سر شوری دارم ...