از منبر تا تلگرام، تکرار همان چرخهی قدیمی نوچهسازی
همه ی ما کمابیش با گروههای مذهبی و سیاسی آشنایی داریم که با فرآیند نوچه پرورانی سعی در ساخت گروههای یکدست با حلقه ی مریدان در پیرامونشان داشته اند. امروزه این الگوی رفتاری خود را در کانال های تلگرامی نشان میدهد. در این نوع کانال های تلگرام، رهبران آن در بدو امر با تکیه بر موج احساسات مردم و سپس در صورت بروز هر گونه انتقاد با حملههای سایبری که نوچه هایشان انجام میدهند سعی بر این دارند تا به اهداف و نیات خویش برسند، این اهداف و نیات اعم از اهداف مالی، شامل منافع قدرتی و روانی، تقویت خود حق پنداری و مصونیت روانی از نقد، جبران کمبودهای شخصی و حس پیامبرگونه میباشد. در این کانال ها با تحریک احساسات افراد و ترویج مبارزه ی مقدس تحت لوای کلماتی مانند همدلی، نوعدوستی، فداکاری و مهربانی، به زعم خود به منتقدینشان میتازند و از طرفی دیگر نوچه هایشان را برای حمله به منتقدانشان بسیج میکنند.
نوچه شدن ربطی به محتوای گروه ندارد، بلکه به ساختار ذهنی این افراد مربوط میشود. این افراد ذهنی بسته در برابر داده ی جدید دارند. به نوعی، داده ی جدید را بعنوان مسالهای هویتی مینگرند نه صرفاً یک موضوع که قابل بررسی و تحلیل باشد. بنابراین این افراد از ترس فروپاشی هویت، جرات فکر کردن به داده های جدید را ندارند. به این حالت در روانشناسی "سرسختی شناختی" (Cognitive Rigidity) میگویند. نشانه های رفتاری نوچهها شامل مخالفت ستیزی بسیار شدید و تهاجمی، واکنشهای احساسی یا خشن، تعصب کور، دفاع از رهبر ولو برخلاف عقل، تحریف واقعیت و جلوگیری از شنیدن اطلاعات جدید است. در ازای آن نیاز شدید به تعلق و توهم قدرت جمعی که از گروههایشان میگیرند آنها را ارضا میکند.
رهبران احساسمحور راه خویش را از منبرها به کانالهای تلگرام باز کردهاند و با الگوی اشک و پول همان مسیری را میروند که در طول تاریخ بر منبرها جاری بود، با هیجانسازی فضا را برای سواری گرفتن بر موج احساسات آماده میکنند. معمولا با داستان سازی، معجزهتراشی و روایتهای احساسی، فضا را برای سواستفاده از احساسات مردم فراهم میسازند و در ادامه با برچسب زنی بر منتقدینشان، نوچه هایشان را تشویق و تحریک میکنند تا با حملهی سایبری به منتقدین احساس ناامنی بدهند. این رهبران هرچه بیشتر دست و پا میزنند، ضعفشان و خالی بودن استدلالشان بیشتر آشکار میشود. نهایتا افرادی که اهل مطالعه و تفکر هستند و احساس تعلقی به این جماعت ندارند از اطراف آنها پراکنده میشوند و گروهشان یکدستتر میشود. البته یکدست بودن گروه را برای خود امتیازی میدانند زیرا کنترل افراد برایشان آسانتر میشود و اصلا گاهی اوقات خودشان با شناسایی افرادی که در کانالهای دیگران به روش ایشان سوالی داشتهاند یا اظهار نظری نظر کردهاند، آنها را نیز از کانال تلگرامشان حذف کرده و به ایشان اجازه ی دسترسی به محتویات کانالشان نمیدهند. زیرا برای بقای چرخه رهبر-نوچه نیاز به محیطی یکدست است که هیجان زیاد و تفکر کم باشد تا اطرافیان، خودحقپنداریِ رهبر را برسمیت بشناسند و در ازای آن از توهم "قدرت گروه" سیراب شوند.