یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

درد را از هر طرف بخوانی درد است

يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۷:۴۱ ب.ظ

دو سال پیش بود که تو اینستاگرام با کولبر ها آشنا شدم و چقدر برایم تصورشون تلخ بود... هی عکس ها را بالا پایین میکردم و بعد مسافت و سنگینی بار بر دوش را تخمین میزدم .... اما نمیدونم چرا اون موقع اصلا تو ذهنم تصوری از سن کولبرها نیومد، یعنی لابد خیلی عمیق بهشون فکر نکردم وگرنه اگر یه ذره عمیق تر به قضیه نگاه کرده بودم متوجه میشدم که اینها از همون سن پایین کولبر میشوند یعنی اصلا کلبر دنیا میآیند وگرنه که اگر تو بزرگسالی بخواهند کولبر بشوند که نمی تونند یعنی توان و طاقتش را ندارند.... نوزادی کولبر زاده، کودکی کولبر، جوانی کولبر، پیری کولبر، کولبر مرده 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۰۱
زری ..

نظرات  (۱)

به به، اولا که وبلاگ نو مبارک باشه.

ثانیا در خصوص مطلب این پست چه میشه گفت؟ فقط میشه دعا کرد و غصه خورد

پاسخ:
مرسی عزیزم، سلامت باشی
دقیقا همینه هیچ حرفی نمیشه زد و فقط باید سکوت کرد که مبادا بغض نترکد:(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی