یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

باید این مهارت را تقویت کنم!

دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۴۲ ب.ظ

یه مطلب طولانی  نوشتم درباره ی حذف بعضی آدمها از زندگی ام... بقدری بنظرم  مطلب مسخره اومد که دیدم اصل کلام و حس من را بیان نمیکنه ... در جا کل مطلب را حذف کردم ... الان حالم بهتره ... هم یه آدم مزخرف را امروز از زندگی ام حذف کردم و هم از انتشار یه متن سخیف جلوگیری کردم و قبل از انتشار حذفش کردم، یک لحظه هم دلم نسوخت برای اون همه تایپ کردن. 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۲۰
زری ..

نظرات  (۶)

هعی ...

پاسخ:
بلللله ...

یکی از مشاغلی که من بهش مشغولم همینه . نوشتن در مورد آدمها و منتشر نکردن اون مطلب. البته من چیزی رو حذف نمیکنم. برام مهمه بدونم قبلا در مورد آدمها چه فکری می کردم. 

پاسخ:
خیلی کم پیش اومده که من تصمیم بگیرم آدمی را از زندگی ام حذف کنم کلا از کسی خوشم نیاد خیلی نرم از کنارش رد میشم و میره تو حاشیه برام. ولی این مورد چند سالی بود که ریز ریز حس میکردم رفتارهاش رو اعصابمه اما خب با خودم برخورد مستقیم نداشته بود. تا اینکه دیروز بعد از اون حرکتش تو واتساپ (با فکر معیوب خودش در مورد شخصیتت فکر کنه و اون را به زبون بیاره!) دو تا پیام حسابی بهش دادم:) بعد جالبه بعدش که فهمیده چکار کرده پیام داد که تو هنوز دوست خوب منی اوووووف
۲۱ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۴۲ ربولی حسن کور

سلام

همون نوشتن هم آرامش بخشه حتی اگه منتشر نشه

پاسخ:
سلام، بله دقیقا همینه :)

سلام و عرض ادب

پاسخ:
علیک سلام

سلام و درود فراوان

پاسخ:
علیک سلام

حرف زدن و بخصوص نوشتن خیلی آدمو آروم می کنه. خوب کردی برای هر دوش

اضافه ها رو باید ریخت دور. خیلی دور...

پاسخ:
واقعا اصطلاح درستی بکار بردی، "اضافه" ها را باید ریخت دور

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی