از تصمیماتم و از ترس هایم
این را سریع بنویسم و برم برسم به کارم. دیروز تو وبلاگ دوستی به وبلاگی رسیدم که چند ماهی شروع به خوندن زبان کردن و حالا داره پست هاش را به انگلیسی میذاره. به لینک هام اضافه اش کردم که باز هم بهش سر بزنم:)) واقعا خوشم اومد از این کارش و از اراده اش:) عالی بود این حرکتش. بنظرم واقعا نیاز داریم که برای تقویت زبان خروجی داشته باشیم و این مدل نوشتن میتونه یه حرکت خوب باشه. تصمیم گرفتم هر روز یه نیم ساعت اواخر شب وقت بذارم یه چند خطی بنویسم و از متن ها و چیزهایی که خونده ام استفاده کنم. احتمالا یه فایل ورد باز کنم و با قید تاریخ روزانه اینکار را انجام بدهم.
در مورد این شرایط فعلی و ویروس کرونا، هر روزی که میگذره به حجم نگرانی و ناراحتی من اضافه میشه، هر روز بیشتر میترسم که اگر بچه هام این مریضی را بگیرند؟ میدونم گفته اند بچه ها نگرفته اند اما من اصلا اعتماد ندارم به اینها و حرفهاشون. من میترسم برا بچه هام:(
ممنون از لطفتون
اتفاقا من هم از وبلاگ هستی شما رو می شناختم و از وقتی شروع به نوشتن کردید می خوندم و انرژی می گرفتم که با وجود سه تا بچه اینقدر فعال هستید، مشوق خوبی می شه وقتی آدمهای فعال رو می بینم ، این روش خدا رو شکر خیلی جواب می ده مخصوصا ماهایی که زمان برای کلاس رفتن نداریم، امیدوارم همچنان موفق بمانید.