یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

گفتگویی دو نفره در مورد فیلم Blue is the warmest color

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۴۵ ب.ظ

سلام دوستان، امروز تولدمه:)) اومدم یه پست تولدانه بنویسم که دیدم در پست قبلی دوست عزیزی در مورد یکی از فیلم هایی که تو همون پست صحبتش شده بود یه کامنت خوب و مفصل برام گذشتم، صادقانه بگم از خوندن کامنتش لذت بردم. حقیقتش نه من و نه این دوستمون هیچکدوم منتقد سینمایی نیستیم و صرفا برداشت های خودمون و نطراتمون را در مورد فیلم گفتیم. چون جواب کامنت ایشون طولانی میشد و از طرفی هم قبلا گفته بودم میآم و در مورد فیلم ها نظرم را مفصل تر مینویسم، فکر کردم بهتره جواب کامنت را بصورت یک پست منتشر کنم. ابتدا برنگ آبی کامنت دوستمون را میذارم و بعدش برنگ مشکی پاسخ خودم را میذارم. 

 

سلام زری جان

من خاموش نوشته هاتون رو میخونم و نوشته هاتون رو خیلی دوست دارم :)

      

Blue is the warmest color

رو نگا کردم به توصیه شما و وقتی به صحنه های رمانتیک بهتره بگم! رسیدم گفتم خب حالا تموم میشه تاااااا نمیدونم چند دقیقه صبر کردم با چشای از حدقه دراومده که بلاخره تموم شد! من به هیچ وجه مذهبی نیستم، به علایق انسانها راجع به شریک عاطفی شون هم کمال احترام رو دارم ولی آیا واقعا طولانی بودن اون صحنه ها توسط دو تا بچه دبیرستانی، اونم صحنه هایی که از نزدیک تصویر برداری شده، ضروری بود؟؟ تجاری سازی نیس به نظرت؟! مثلا خود شما حاضری اجازه بدی دختر نازنینت  تو سن نوجوانی دقیقا همچین صحنه ای رو بازی کنه؟! خدا دختر مثل دسته گلت رو حفظ کنه، به هیچ وجه خدای نکرده قصد رنجوندن و جسارات ندارم ولی در جواب کامنت  خانوم کامشین مبینان نوشتی که به نظرت تجاری سازی، هدف فیلم نبود. یعنی نیومده بود یه سری مفاهیم را قربانی نمایش کنه علیرغم اینکه خیلی بی پرده نمایش میداد اما این نمایش در راستای بیان همان فیلم بود. 

باور میکنی دچار افسردگی شدید شده بودم تا چند روز که چرا دوتا بچه باید همچین صحنه هایی رو اونم اینقدر کشدار بازی کنن، به نظرت اون صحنه ها تاثیری در اینکه  این فیلم کلی جوایز بین المللی گرفته و حتی برای اولین بار دو بازیگر اصلی هم کنار کارگردان فیلم، جایزه اصلی رو برنده شدن نداشتن؟!

زری جان من کاملا موافق این هستم که بچه از وقتی که دست چپ و راستش رو میشناسه باید راجع به جنس مخالفش و علایقش و همه این مسائل در همه جوانب آموزش صحیح  ببینه که براش عادی بشه و دچار مشکل نشه  در بزرگسالی ولی آخه پرده دری توسط دو تا بچه تا این حد ! همه زیبایی های فیلم در نظرم صفر شد :(  

نقدهایی که راجع به فیلم نوشته شده بود رو هم خوندم البته سایت های انگلیسی زبان اونا هم چندان از این روند راضی نبودند حتی بازیگرای فیلم گفتن هرگز دیگه با این کارگردان کار نخواهند کرد و نویسنده رمانی که از روش این فیلم ساخته شده وقتی فیلم رو دیده اعتراض کرده ،

 نمیدونم والا شایدم من خیلی امل بازی درمیارم  :(

سلام شیرین جان، من دقیقا متوجه شدم تو چی میگی، اتفاقا دوستی که این فیلم را برام معرفی کرده بود وقتی گفتم این را دیدم و خوشم اومده تعجب کرد و یه جورایی فکر میکرد برداشت من شبیه شما باشه

جالبی قضیه اینه که از نظر گرایش جنسی بنظرم من صد درصد استریت هستم، یعنی تا الان خودم را اینجوری شناختم. میخوام بگم از باب همذات پنداری نبوده که این فیلم را دوست داشتم. اما اگر بخوام بگم چرا این فیلم را دوست داشتم؟ و اینکه چرا بنظرم تجاری سازی نبود؟ اول اینکه، خیلی خوب بود که اینقدر واضح و شفاف با جزییات روابط دو نفر نقش اصلی فیلم را نشون میداد چونکه همیشه برای من نوعی سوال بود که این افراد رابطه شون چطوری اوج میگیره و اصلا چطوری پیش میره، ببخشید اینقدر واضح میگم. خب من اصلا عادت ندارم تیکه های فیلم های جنسی را در اینترنت ببینم یعنی دقیقا اون حالتی که گفتی حالت بهم خورد برای من در دیدن اونها پیش میاد، اما تو این فیلم چون در کنار رابطه ی جنسی اشان، مجموعه ای از روابط و تعاملات دو شخصیت اصلی فیلم و پیوندها و گره های روحی روانی اشان را هم شاهد بودم اصلا اون حس انزجار بهم دست نداد. انگار دقیقا داشتم همان حس عاشقی که در دو جنس مخالف سراغ داشتم و برام قابل فهم بود را الان در دو جنس موافق میدیدم. یعنی انگار به این نتیجه رسیدم که این دختر کاری دیگه نمیتونه بکنه بدون اینکه تو این رابطه دقیقا با همین کیفیت قرار بگیره. چون روح و روانش و اغنای روانش درگیر این رابطه هست و تنها ازش همین را میخواهند، مثل تجربه ای که من با جنس مخالف دارم، منظورم اینه اگر جنسیت را ازشون میگرفتیم این رابطه با همین کیفیت با همین اوج و فرود ها برای من کامل آشنا بود. خلاصه اینکه شیرین جان اگر این فیلم به این شدت وضوح نداشت نمیتونست به این خوبی این موضوع را برای من جا بندازه، ببین من دارم اثری را که بر من گذاشت را میگم واقعا نمیتونم بگم در یک عرصه ی وسیعتر چطور خوبی یا بدی فیلم را میشه توجیه کرد. در مورد اینکه اگر اینها تجاری سازی نیست پس چیه؟ دقیقا حرفم اینه چون فراتر از دیدن اون صحنه ها، ذهن من را درگیر نحوه ی ساختن ارتباط و از همه  مهمتر دغدغه مندی دختر در شناخت شخصیت و گرایش جنسی اش کرد، بنظرم تجاری سازی نبود. من اگر به اون وضوح اون ارتباط را با همه ی حاشیه هایش و مقدمه و مؤخره هایش نمیدیدم نمیتونستم به نتیجه ی فعلی برسم. در مورد بازیگر جوان فیلم، بنظرم اونقدرها کم سن و سال نیومد نمیدونم اصلا چند سالش بوده موقع بازی در این فیلم. اما ببین اونجایی که درگیر شناخت خودش بود و اصلا میخواست ماهیت خودش را بفهمه و ببینه چکاره هست و چه تمایل جنسی ای داره، اینها همه دغدغه هایی بود که اتقاقا باید تو همین سن و سال جوانی بروز کنه حالی کاری ندارم که تو کشورهای بسته ای مثل کشور ما طرف تازه تو چهل سالگی با داشتن همسر و بچه با کلی گره های شخصیتی مواجه میشه و بعد از کلی مشاوره درمانی تازه متوجه میشه انگار تو این دسته بندی ها تو یه دسته س دیگه ای قرار میگرفته، خب من در مورد خودم میگم واقعا من خوش شانس بودم که بطور طبیعی جز گروهی قرار گرفتم که غالب جامعه هستیم و پذیرفته شده ایم و از این نوع درگیری ها ندارم اما آیا واقعا تضمینی هست که دختر و یا دو پسرم هم مثل من باشند؟ 

 اما در مورد اینکه گفتی، بازیگرهای فیلم گفته اند اذیت شده اند و دیگه با این کارگردان بازی نمیکنند نمیدونم آیا دلیلش توقع کارگردان برای اجرای این نقش ها بود؟ که خب این انتحابشون بوده مطمینا وقتی بازی در این نقش را انتخاب کرده اند میدونسته اند باید چه اجرایی داشته باشند اما شاید وقتی در مرحله ی بازی قرار گرفته اند دیده اند این دیگه نقش آفرینی نیست بلکه خود زندگی است و آنها را واقعا درگیر کرده

در مورد اینکه پرسیدی آیا من حاضرم اجازه بدهم دخترم تو سن نوجوانی همچین نقشی را بازی کند، خب دختر من الان یازده سالشه و من حتی هنوز اجازه نمیدهم این فیلم ها را ببینه، هرچند همونطور که میدونید اینجا را میخونه و به دلیل همین پست مدام دارم فکر میکنم باید یه تایمی را خالی کنیم و با هم بشینیم و به اندازه ی سنش در مورد این مسایل با هم حرف بزنیم. اما واقعا نمیتونم بگم آیا بعد از هجده سالگی میتونم همچین کنترلی را بر دخترم داشته باشم؟ امیدوارم اینقدر با هم راحت باشیم که من را در تصمیمگیری هایش شریک کند.  

باز هم ازت تشکر میکنم زحمت کشیدی و نظرت را با من درمیان گذاشتی، استفاده کردم از خوندنش و بهم کمک کرد که بتونم ذهنم را جمع و جور کنم و نظر خودم را بنویسم. ممنونم

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۱۵
زری ..

نظرات  (۷)

خیلی ممنونم زری جان که حوصله کردی و وقت گذاشتی کامنت منو خوندی، و خوشحالم که دقیقا منظور منو گرفتی، راستش میترسیدم که کامنت من کمی تند باشه و باعث رنجیدن تو بشه ولی خب خداروشکر که همچین چیزی نشد، ممنونم که وقت گذاشتی و یه جواب مفصل نوشتی، جوابت رو دو دفعه خوندم و حسم کمی تعدیل شد :) 

آره فک کنم در مرحله سناریو خوانی به این داغی نبوده در مرحله فیلم برداری شاید کارگردان در عمل انجام شده قرار داده بازیگرها رو، برم بقیه فیلم رو که نصفه رها کرده بودم رو ببینم :)

راستی به خاطر این فیلم و بازی خییلی زیبای ادل عاشق زبان فرانسوی شدم و وسوسه شدم کمی یاد بگیرم!

پاسخ:
چقدر خوشحالم که ظاهرا توانسته ام منظورم را خوب بیان کنم :) 
نه عزیزم به هیچ وجه از کامنتت ناراحت نشدم و البته که اگر ناراحت هم میشدم ایراد از من میبود نه از تو که نظرت را بیان کردی:) 
آره آره حتما برو فیلم را کامل ببین، تو قسمت دوم فیلم بیشتر متوجه ی منظورم میشی که ادل دنبال این بود که خودش را بشناسه. 
واااای چقدر عالی که یادگرفتن یه زبان جدید را شروع کنی! حتما استارتش را بزن. 
میشه لطف کنی کمتر خاموش باشی و از این کامنتهای  خوب خوب برام بذاری :))) 
مررررسی

آفرین به تو زری بانو که میتونی اینجوری قشنگ با خواننده هات تعامل کنی، جدا قابل تحسینه برام 

دقیقا باهات موافقم که اون صحنه های کشدار و طولانی جن.سی تو اون فیلم کارکرد موثری تو نمایش یه موضوع مهم اما بسیار سربسته، نه تنها جامعه سنتی ما که حتی تو جوامع خیلی آزاد تر از ما، داره. هرچند که اوایلی که اون فیلم رو دیده بودم قضاوتم این بود که جا دادن اون مقدار صحنه تو فیلم قطعا هدف بازار و تجارت رو هم به شکل پررنگی داره دنبال میکنه اما کم کم که کامنت مردم رو از کشور ها و فرهنگ های مختلف نسبت به اون فیلم خوندم دیدم چقدر بازخورد ها شبیه به هم هست و برای مردم بیشتر از اینکه جاذبه داشته باشه، دافعه داشته و اغلب همین قضاوت رو کردند که هدف کارگران برای این حجم از صحنه گنجاندن تو فیلم فقط تجارته. حتی اون بحث هایی که بازیگران بعد فیلم مطرح کردند و تو سایت های فارسی بیشتر منعکس شده بود تا تو سایت های جهانی، خودش یه دلیل شده بود برای اینکه ثابت کنه هدف کارگران چی بوده.

اما مدتی بعد اکران فیلم نتیجه متفاوت بود. به جای اینکه مردم برای دیدن صحنه های طولانی راغب تر به دیدن فیلم شده باشن، این که ارتباط دو همجنس واقعا قابل سرزنش کردن نیست و هیچ فرقی با رابطه دو غیر همجنس از لحاظ ویژگی های انسانی در ساختن یه رابطه نداره، خیلی ملموس تر شده بود و همینم در نظر افرادی که دوست نداشتن به هیچ وجه این نوع رابطه در نظر مردم عادی جلوه کنه ، خیلی قابل انتقاد بود. و نقد زیادی به فیلم وارد شده بود از سمت جامعه و به نظر من جوایزی که گرفت به همین علت بود که فیلم موفق شده بود یه حقیقت رو خیلی روشن و واضح بکوبه تو صورت جامعه که طبعا مورد پسند نبود. 

در کل واضحه که سازمان هایی که بهش جایزه دادند جهت گیری اهداف داشتن و خوب قطعا سازمانی که اندیشه های هموفوب داشت به هیچ وجه بهش جایزه نمی‌داد فقط به خاطر اینکه فیلم خوش ساختی هست یا بازی خوبی از بازیگر ها گرفته شده یا همچین دلایلی

این فیلم یه هدف داشت اونم نشون دادن  حقیقتی از یه ویژگی انسانی که زیر هزار لایه هجمه مدفون شده. 

بماند که برای ادمهای جامعه ما هنوز خیلی کار داره تا به راحتی برای بچه مون توضیح بدیم که همون طور که بچه میتونه یه پدر و یه مادر داشته باشه ، میتونه دوتا مادر یا دوتا پدر داشته باشه و این برامون عادی باشه. خودمو که نگاه میکنم حرف زدن در این زمینه با بچه ام اصلا برام راحت نیست شاید تا بعد سن بلوغش.

دارم فکر میکنم واقعا دیدن یه حقیقت چقدر میتونه تو ساده تر باور کردنش نفش داشته باشه ؟

و چطوری میشه که مسائل مربوط به جنس و جنسیت برامون در حد مولفه های شخصیتی مطرح بشه و بتونیم راحت تر بهشون فکر کنیم و یا در موردش حرف بزنیم. 

هرچند که هنوزم که یاد اون صحنه های طولانی جن،سی فیلم می‌افتم یه حس قوی در من وجود داره که اون ادمها چطوری تونستن خودشون رو قانع کنن به بازی کردن اون صحنه ها در برابر دوربین و با نمایش اون مشکلی نداشته باشن . البته که احتمالا مشکل هم داشته باشن اما به دلایلی خودشون رو مجبور کردن یا از یه جایی به بعد دیگه اختیار دستوشون نبوده. 

اما هرچقدر هم توجیه میکنم بازم نمیتونم درکشون کنم چطوری تونستن و این یعنی ریشه های عمیق فرهنگی که به این راحتی نمیشه باهاش جنگید 

پاسخ:
ممنونم مهبانو جان از نظر لطفت به من :*)
دقیقا درست میگی مطمینا این فیلم در جوامع غربی هم خیلی راحت پذیرفته نشده و احتمالا برای کارگردان قابل پیش بینی بوده، با توجه به اون قسمتهایی که پدر و مادر ادل را بعنوان نماینده ی خانواده های سنتی نشون داد که قالب خانواده را متشکل از زن و مرد میدیدند و اینکه زن اگر بخواد دنبال علایقش بره در صورتیکه شوهر پولداری داشته باشه ایراد نداره و یا اون قسمتی از فیلم که همکلاسی های ادل اون را محکوم و طرد کردند که به یه همجنس تمایل نشون داده، مطمینا با نشون دادن اینها کارگردان میدونسته فیلم خودش منتظر چه عکس العملی حتی در کشور خودش خواهد بود. 
در مورد این سوالت "دارم فکر میکنم واقعا دیدن یه حقیقت چقدر میتونه تو ساده تر باور کردنش نفش داشته باشه ؟" بنظر من اساسی ترین نقشی که میتونه داشته باشه اینه که اساسا بطور درست طرح مسأله میشه! این اولین گام و مهمترین گام هست. شاید تا وقتیکه اصل قضیه را شفاف و واقعی نبینیم چون داریم با توهمات و تخیلات خودمون در موردش فکر میکنیم کلا همه ی ماجرا را یک ساخته ی مصنوعی بپنداریم نه بعنوان موضوعی اصیل. 
و اما در مورد بچه های ما، اتفاقا برای اونها خیلی کار راحتتر از ماست. چند وقت پیش با دخترم یه فیلم میدیدم به اسم خانواده فوری، که اینها تصمیم میگیرند بچه ای را به فرزند خواندگی بگبرند در بخشی از فیلم تو انجمنی شرکت میکنند که خانواده های داوطلب دیگه هم وجود دارند و در بین اونها یه زوج متشکل از دو مرد هم بودند، و یک زن تنها. الان نکته اش همون دو مرد هستند که خیلی با مزاح گفتند ما با هم ازدواج کردیم اما بعد از مدتی متوجه شدیم بچه دار نمیشیم اینجا همه ی حضار در انجمن خندیدند من و دخترم هم خندیدیم :) این گذشت تا همین هفته که یه کوچولو در مورد این موضوع میخواستم باهاش حرف بزنم خودش سریع اشاره کرد به این فیلم! وقتی از همون اول بعنوان یک پدیده ی طبیعی با این موضوع مواجه بشی چقدرررر پذیرفتنش در مورد خودت یا دیگران میتونه راحت باشه؟ آنچه که ما با خودمون میجنگیم و یا با استدلال میپذیریم اونها بعنوان یک پدیده ی طبیعی میپذیرند. 
و در مورد دو بازیگر فیلم و نقشی که ایفا میکنند، بنظرم آدمها حتی بدلیل شناخت خودشون و حتی کنجکاوی از اینکه فلان موضوع چه تاثیری بر من میتونه داشته باشه، خیلی احتمالش هست خیلی چیزها را تجربه کنند. هر چند در مورد هر آدمی هزار دلیل میتونه وجود داشته باشه و در مورد این دو بازیگر هم همینطور. 
مرسی از کامنت مفصلت و اینکه جنبه های متفاوتی از فیلم را نوشتی. 
۱۷ تیر ۰۰ ، ۲۱:۱۹ ربولی حسن کور

سلام

قبول نیست

به من گفتین توصیه میکنین این فیلمو با خانواده ببینم بعد خودتون میگین به دخترتون اجازه نمیدین ببینه؟!

اینو هم بگم

کلی سی دی از چندین سال پیش داریم که آنی اجازه نمیده ببینم. از ترس همین مسئله!

این روزها هم وقتی توی خونه تنهام به جای این که برم یه سی دی بردارم و بیارم میزنم روی شبکه هائی که دارن بیست و چهار سااعته فیلم پخش میکنن و یکی شونو انتخاب میکنم!

پاسخ:
سلام، نه دکتر من غلط بکنم این فیلم را با دخترم ببینم :) یه وقت نشینی با پسرت این فیلم را ببینی ها! 
اون یکی فیلم را به اسم nomadland را گفتم خودم تصمیم دارم با دخترم ببینم و به شما هم پیشنهاد دادم ببینی:) 

سلام زری جان.

تولدتون مبارک. همیشه با سلامتی و در کنار خانواده دلخوش باشید❤ 

 

حالا برم پست رو بخونم:))

پاسخ:
سلام عزیزم، ممنونم سلامت باشی :*) 

زری جان با سلام و تبریک بابت این رک گوییت و سانسور نکردن افکارت.

اول اینکه متوجه باشیم هر چیزی که در جامعه روال عادی نداشته باشه، همیشه منع میشه. وگرنه چرا در مورد صحنه های اینچنینی یک زن و مرد کسی اعتراض نمیکنه؟ چون برامون عادی شده.

من این فیلمو ندیدم. می بینم و باز میام در موردش نظرمو می نویسم اما می خوام بگم اگر اسممون انسانه، باید به جنسیت و گرایش هر انسان دیگه ای احترام بگذاریم. شخصا اگر تمایلی به دیدن صحنه های اینچنینی فیلمی نداشته باشم که ندارم، اون قسمتا رو روی دور تند میذارم تا بتونم جنبه های دیگه ء فیلم توجه کنم. اگر پیام خوبی داره بگیرم و یا هنر سینمایی داره ازش لذت ببرم.

 

پاسخ:
سلام نسرین جان، ممنونم عزیزم.
دقیقا نسرین جان، بخشی از هدف فیلم همینه که میخواد بگه اگر دیدن این چیزها بین زن و مرد برامون عادی هست دلیلش اینه زیاد دیده ایم و انگار میخواد بگه ببینید همین کیفیت رابطه بین دو همجنس داره اتفاق میافته. 
من پیشنهاد میکنم روی دور تند نذار و رد نکن. به خودت اجازه بده ببینی بعد تصمیم بگیر که حالا در مورد این موضوع چطور فکر میکنی آیا تغییری در نگرشت نسبت به اصل موضوع ایجاد کرده است یا نه؟ بنظرم ما آدمها زوایایی پنهان در افکار و شخصیتمون داریم که خودمون هم ازش اطلاع نداریم و باید بذاریم در موقعیت قرار بگیریم تازه اونوقت یه چیزهایی برامون روشن میشه. 

نتونستم ببینمش. نت فلیکس استرالیا نداشتش ، یوتیوپ هم فقط چند دقیقه شو داشت که دیدم ولی صحنه ها خیلی بریده و کوتاه از جاهای مختلف فیلم بود. جالبه که برای تبلیغ یک صحنهء هما آغوشی هم توش نبود. پس فکر می کنم جایزه هایی که گرفته بخاطر این بوده که شایستگیشو داشته. شاید بخاطر همین پیامی که تو میگی بوده. نمیدونم.

بهرحال از توضیحاتت ممنونم. 

پاسخ:
خواهش میکنم عزیزم، حالا تو لیستت باشه هر وقت بهش دسترسی داشتی ببینش. 

زری جان الآن فیلم  persian lesone's را دیدم. فیلم سنگینی بود با یک پایان محکم و عالی. خیلی خیلی جالب بود. با زبان آلمانی و زیر نویس فارسی

 

https://www.namayesh.com/v/dza8

پاسخ:
سلام نسرین جان. مرسی از معرفی ات حتما میذارمش تو لیستم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی