یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

کاملا هوشمندانه و البته ناکارآمد!

دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۳، ۰۴:۰۳ ب.ظ

عکس العمل من در برابر همه ی بدبختی ها و کارها و فشارهایی که روی دوشمه: دلم میخواد بخوابم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۲۷
زری ..

نظرات  (۷)

من جدیدا همین جوری شدم😁

پاسخ:
عزیزم شما داری خواب ذخیره میکنی برای انشالله بعد از بدنیا آمدن نی‌نی :)) 
شما دلیلت موجه هست:)

دقیقا منم اخیرا اینجوری شدم

خیلی هم جوابه لامصصصب :)

پاسخ:
آرررره مقطعی جوابههههه؛) ولی بعدش که آدم استرس میگیره که آخرش چی میشه این زندگی و این اوضاع:((( 

به واله که هوشمندانه تر از این گشتم نبود نگرد نیست

پاسخ:
کارساز نیست مینو جان؛)) اگر کوه کارها با خوابیدن پیش میرفت که غمی نداشتم:)

دلم خواست :))  از هیچ کار نکردن بهتره، حداقل خستگی آدم در میره و از فکرهای مزاحم خلاص میشه :)

پاسخ:
نهههههه! آوا جان تجربه نکردی پس که ببینی با چه عذاب وجدانی همراه هست:(

من که خوابم ندارم، خواب سبک و بیداری های ساعت به ساعت!

پاسخ:
خب اگر کسل نباشی عیبی نداره؛)

واسه من بستگی به تسک‌هام داره. وقتی کارهایی باید انجام بدم که ازشون پول درنمیاد بی‌انگیزه میشم و دلم می‌خواد بخوابم :))

پاسخ:
آرررره اینکه پول توش باشه و زود هم حاصل بشه :)

تجربه کرده ام، ولی عذاب وجدان نداشتم براش :)) به خودم گفتم حتما بدنم نیاز داشته بخوابه :)))

پاسخ:
من هم این مدلی بوده ام، وقتهایی که خودم میدونم واقعا از بدنم زیادی کار کشیدم، ولی این حالتی که الان نوشتم، دقیقا اون حالت توجیه و فرار از انجام کاری هست و اینکه هوشمندانه! خودم را پشت این نیاز بدن به خواب پنهان کنم!:(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی