یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

طبقه بندی موضوعی

زندگی در سطح

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ

به لطف اینترنت دسترسی به اطلاعات اعم از مفید یا غیر مفید، صواب یا ناصواب، علمی یا  غیرعلمی و … راحت شده است. کافیست گوشی موبایلت را برداری و آنچه را که میخواهی با یکی دوکلمه دقیق یا مشابه  گوگل کنی، حتی اگر اشتباه هم داشته باشی این گوگل گوگولی متواضعانه سؤالت را اصلاح می‌کند و جواب می‌دهد که مبادا دست خالی نیایی بیرون. اگر سواد هم نداشته باشی مثل بچه ی پنج ساله ی من، راهش را پیدا میکنی، آیکون وویس را فشار میدهی و از نوار بالای صفحه دومین یا سومین گزینه که  به ترتیب عکس و ویدیو هست را انتخاب میکنی و از نتیجه ی گوگل کردن لذت میبری. 

 

کافیست چهار بار یک موضوعی را سرچ کرده باشی، این گوگل گوگولی دیگر تو را رها نمیکند! مدام موضوعات مشابه را به تو پیشنهاد می‌دهد. 

 

در اینستاگرام اوضاع از این هم وخیم‌تر است! از زمین و زمان است که برایت عکس و کپشن میبارد. ملت تشنه ی جذب خواننده و ببیننده و مشتاق  اطلاع‌رسانی و تولید محتوا،  تند و تند پست و استوری میگذارند. آدمی باشی مثل من، توان اینهمه بمباران اطلاعاتی(فارغ از مفید یا غیرمفیدبودنش) را نداشته باشی، عطایش را به لقایش میبخشی و از این وادی میآیی بیرون.   

 

کانال های تلگرامی هم هستند که دیگر نمیتوانی آنها را هم حذف کنی. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در این بازار مکاره یافت می‌شود. از قیمت دلار و طلا و نقره و اینکه چی بخری و کی بخری، رئیس جمهور ایران چه بلایی سرش آمد، و چین و روسیه و کشورهای خلیج فارس و اسراییل و ….  چکار میکنند و کانال های ادبی چه مینویسند، در توئیتر چه میگذرد و هزاران موضوع دیگر که اصلا  تا پریروز مبتلا به آنها نبودی ولی الان بخشی جدایی ناپذیر از زندگی‌ات شده اند. 

 

مایی که با فریب وعده ی رستگاری و شادی اینها را دنبال کردیم و دنبال میکنیم ولی ارمغانی جز استرس در عمق و شادی در سطح نداشتند.  واقعا دانستن اینها چه کمکی به زندگی می‌کند؟ دنیا از قدیم هم -که مردم یک عمر در دهات یا شهرشان زندگی می‌کردند و سرعت انتقال اطلاعات با سرعت پای آدم‌ها و حوصله ی آنها در انتقال دهان به دهان اطلاعات برابر بود- بازیچه ای بیش نبود، حالا با ابزاری در دست مثل گوشی های تلفن توهم این را داریم که اکنون این بازیچه را مهار کرده‌ایم ولی تو نگو این ما هستیم که در مشت دنیا گیر کرده ایم و بازی میخوریم.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۰۸

نظرات  (۹)

۰۸ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۴۰ کامران وفایی

چقدر با شما هم نظرم . دنیا دنیای انفجار اطلاعات است.  اطلاعات بی ارزش  ما را احاطه کرده اند. هنر انسان مدرن انتخاب هوشمندانه ازین سیل اطلاعات و پشت کردن به چیزهای به دردنخور است.

البته ارتباطی بین رستگاری و شادی نیست و پیش فرضتون اشتباهه.

پاسخ:
دقیقا درست میگید باید اطلاعاتی را که لازم داریم برداریم نه هر چیزی! 

نمی‌دونم والله، ارتباط بین شادی و رستگاری! باید بهش فکر کنم. 

واااقعا این شرایط برامون فقط اضطراب به همراه آورده و Attention span و تمرکزمون رو نابود کرده. 

پاسخ:
آخ آخ آفرین درست میگی اضطراب و عدم تمرکز! 

باهات موافقم!

 

به همین علت کسی که زیاد پست بگذاره هر جایی رو آنفالو میکنم و کلا هر از یه مدت خونه تکونی مجازی میکنم :) 

پاسخ:
بزن قددددش!

من که خیلی از کانالهای تلگرام را آرشیو کرده ام که چشمم بهشان نخورد و اگر لازم شد بهشان سر بزنم، اکانت اینستاگرامم را هم محدود به دوستان کرده ام عمدتا، سایتهای خبری را هم نگاه نمی کنم، باز حس می کنم موارد دیگری برای حذف کردن وجود دارد...

پاسخ:
آره آوا جان من هم، تازه بعضی دوستان که لطف میکردند و برام خبرهای تلخ میفرستادند را خواهش کردم که برایم نفرستید. 
دقیقا من هم همه اش فکر میکنم باز هم باید حذف کنم. 

باید خیلی زرنگ باشیم که هر روز رصد کنیم چی و چقدر وارد کله بیچارمون کردیم که بشه کنترلش کرد

پاسخ:
دقیقا ! دقیقا! و برای بچه ها این توضیح دادن خیلی خیلی سختر هم هست:(

چقدر غبطه میخورم به آدمهایی که اینستا ندارن و هیچوقتم نداشتن

یا اصلا در واقعی زندگی میکنند، نه مثل ما در مجازی

من از وقتی که مهاجرت کردم بیشتر به خودم حق میدم که توی مجازی بپلکم. هی به خودم میگم خب تنهایی، خب تنها راه ارتباطیت با دوستا و خونوادته، خب حوصلت سر میره... و هزار تا دلیل و بهانه دیگه!

پاسخ:
به خودت سخت نگیر. من هم کم وقت تلف نمیکنم. اما جالب بود امروز دیدم نوشته بود اینستا در سال گذشته بیشترین آمار پاک شدن از موبایلها را داشته! 

اون آمار نصفش مال من بود :))) روزی هزار بار پاک میکنم و دوباره نصب میکنم :)))

پاسخ:
تو رووووووحت:)))

اتفاقن چند روز پیش با شوهرم در همین مورد صحبت می‌کردیم. سروش می‌گفت ای کاش من ۱۰۰ سال پیش به دنیا می‌اومدم و دغدغه‌م به سیر کردن شکم محدود میشد. ولی به نظر من خوبی‌های این دنیای اطلاعات و ارتباطات از بدی‌هاش بیش‌تره و این هنرِ ما هست که تعادل رو رعایت کنیم. وگرنه که بی‌خبری، فضیلت نیست. به هر حال انسان تو هر دوره‌ای با بحران‌هایی روبرو بوده.

پاسخ:
به قول شما با تعادل میشه اذیت های دنیای جدید را مهار کرد، ولی فکر کنم سختی های قدیم را فقط باید تحمل میکرد. 

اول زری جان عزیزم واقعا قشنگ مینویسی، این پستت خیلی دغدغه منم هست. این خیلی بده که هر کی هر چی میگه، میپرسی از کجا دیدی یا فهمیدی، یه عده میگن اینستا، یه عده توئیتر( من هیچ وقت نداشتم اینو). قبلا ها هم یادمه یه سری کانال م اهواره بود ملت از خزعبل گو‌های اونا رفرنس میدادن. ولی همه اینا منبع و‌مرجع نیست، مثلا بیست، سی  سال پیش این دیتاهای روزمره تو‌روزنامه ها بود، انگار همبن که کاغذ چاپ شده بود سندیتش بهتر بود. ما از بچگی خونمون روز نامه بود میخوندیمم یعنی منتظر بودیم بابا بذاره زمین یا نصف صفحاتشو بذاره ما برداریم بخونیم، الان که فکر میکنم اخبار رو‌ با تاخیر یکروزه میخوندیم ولی بهتر از بمباران اطلاعات الان بود و با کیفیت تر، ولی الان با رنگ و لعاب ابن فضای مجازی کی میره سراغ روزنامه هایی که حتما ورژن مجازی هم دارن.

پاسخ:
ممنونم ارغوان جان، نظر لطفته. 
دقیقا همینه، بمباران اطلاعاتی! و از اون مهمتر به هیچ وجه مجهز نشده ایم! نه در برابر اینکه اطلاعات فیک را شناسایی کنیم و نه در برابر حجم انبوه اینهمه اخبار ولو اینکه درست و صادق باشند! خوبی اون سیستم روزنامه تمرکز داشتن بود. باهات موافقم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی