یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه

وبلاگ نویسی بر اساس روزانه هام و فکرهام و زندگی ام

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

زنان دورکار - پانزده از چهل

پنجشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۲ ق.ظ

دیروز روز پر رفت‌وآمدی داشتم. فرصت نکردم قسمت دوم پست قبلی و روز پانزدهمِ چهل روز نوشتن را بگذارم. الان که آمدم بقیه اش را بنویسم، هر چی فکر میکنم یادم نمیآد بعد از صبحانه خوردن چکار کردم:))) باورتون میشه؟! یعنی یک دیروز فاصله افتاده، من بطور کلی کارهای پریروز را فراموش کرده‌ام. 

 انتهای صحبتم در مورد دورکاری بود. بدم نمیآد این پست را اختصاص بدهم به این موضوع. البته من فقط در مورد دورکاری خانمها و فرهنگ شرقی-ایرانی خودمان و با توجه به وضعیت اشتغال و نرخ بیکاری در کشورمان این مطالب را مینویسم، چون مطمئناً اینها همه مسایلی هست که بر شرایط دورکاری افراد اثر میگذارد. آنچه که در این پست نوشته ام لزوما تجربه ی شخصی خودم نیست، مسایلی است که در بین دوستانم و ارتباطاتم متوجه شده‌ام.

در کامنت پست قبلی یکی از دوستان اشاره کرده بودند که برای ایشون سر کار رفتن یعنی لباس پوشیدن، رانندگی کردن، گوش دادن به آهنگ مورد علاقه اش، و جدا کردن محیط کار و استراحت. وقتی از این منظر به قضیه نگاه میکنم میبینم حرف ایشون خیلی درسته، همه ی اینها به زندگی یک نظم و روتین خوبی میدهد. اما شما بیایید شرایط یک مادر را درنظر بگیرید که بچه دارد، یک یا دو تا یا بیشتر. رفت و آمد کلی ازش وقت میگیرد و هزینه های جانبی این اشتغال بیشتر از درآمدش میشود. هستند و میشناسم زنهایی را که حاضرند این هزینه ها را بدهند و عملا هیچ چیزی از حقوقشون براشون باقی نمی‌ماند. فقط به این دلیل که شاغل بمانند و از جامعه ی شغلی‌شون حذف نشوند این تصمیم را می‌گیرند. با خودشون فکر میکنند الان این زحمت را بکشم و این هزینه ها را بدهم، چهار پنج سال آینده بچه ها بزرگتر میشوند و مدرسه جایگزین مهدکودک میشود و هزینه هام کمتر میشود ولی هم شغلم را دارم و هم آنوقت مجبور نیستم دوباره از اول خودم را تو کارم ثابت کنم. معمولا مادرانی که دورکاری را انتخاب میکنند متوجه ی درهم‌آمیختگی کار و استراحتشان می‌شوند اما با سبک سنگین کردن شرایطشان این انتخاب را می کنند. 

با همه ی این مزایایی که دورکاری برای مادران شاغل بهمراه میآورد، با توجه به شرایط کشورمان ولی باز هم نظر من اینست که اگر کارمند هستید، تن به دورکاری ندهید. دورکاری در کشوری مثل ایران که نرخ بیکاری بالا است و زنان برای بدست آوردن حداقل ها با همه ی وجود میجنگند معمولا مساوی میشود با حذف از جامعه ی کاری و یا به استثمار بیشتر زنان شاغل. زنان شاغل با کار بیشتر و حقوق مساوی در حالت دورکاری به نوعی کنار میآیند تا شغلشان را حفظ کنند. 

اما زنانی که خودکارفرما هستند، در شرایطی که تصمیم به دورکاری میگیرند، وضعشان فرق میکند. کار از خودشان است و میتوانند ساعات کاری و میزان کاری را که قبول میکنند خودشان تنظیم کنند و همچنین در میزان حقوقشان تأثیری ندارد. فقط از جنبه ی روانی و اینکه دورکاری نظم کار و استراحت را بهم میزند، این ایراد را دارد که آنهم با درنظر گرفتن جمیع جوانب بنظر میرسد میتوان از این ایراد چشم‌پوشی کرد. اما بنظر من ایرادی دیگر هم دارد. از نظر روانی و خانوادگی زنان شاغل دورکار  برای اثبات کارشان به انرژی بیشتری نیاز دارند. اینکه فیزیکی در خانه هستند، از آنها توقع میرود مانند یک زن خانه‌دار کار خانه را انجام دهند. نه خانه داری‌اشان و نه اشتغالشان برسمیت شناخته نمیشود.    

ولو اینکه زن خودکارفرما باشد و یا اگر کارمند است خطر از دست دادن کار و استثمار نداشته باشد، دورکاری سختی های دیگری هم دارد. استمرار وظایف خانه‌داری و مسوولیت پذیری کمتر همسران، نادیده گرفته شدن و احساس ناارزشمندی، دوری تدریجی از محیط کار و ایزوله شدن شخص، رشد و پیشرفت شغلی فرد دورکار معمولا تحت تاثیر این دورکاری قرار میگیرد و محدود میشود، استرس ناشی از مدیریت همزمان کار خانه و مسایل شغلی، عدم ایجاد تعادل بین کار و استراحت، از ایراداتی است که دورکاری زنان دارد. 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳/۰۹/۰۸
زری ..

نظرات  (۳)

نمیدونم چرا لحن متنت با نوشته های قبلی وبلاگت فرق داره . این آخراش حس کردم دیگه دارم متن حقوقی یا کتاب تعلیمات اجتماعی میخونم :))

پاسخ:
خودم هم متوجه شدم، ولی با خودم گفتم چه عیبی داره؟ ندارم یک یادداشت ادبی بنویسم که:) دارم در مورد یک معضل فرهنگی-اجتماعی مینویسم و ذهنم ناخودآگاه این سبک نوشتن را انتخاب کرده است و ترجیح داده محتوای مورد نظر را تو این قالب بیان کنه. 
شما بعنوان یک خواننده دوست نداشتی؟ قالب انتخابی دافعه ایجاد کرد در خواندنش؟ 
+ تازه پاراگراف آخر را دو سه ساعت بعد از انتشار متن ویرایش کردم که متن از اون حالت خیلی رسمی خارج بشه:))) شما احتمالا تازه ویرایش شده اش را خوانده‌اید :)))))))

من ولی تنها جوری که دلم میخاد و میتونم کار کنم، دورکاریه با این که گاهی فرسایشی میشه و چون توی محیط خونه اس ممکنه حس کار و زندگی قاطی شدنو بده موافقم، ولی واقعن توی تهران به نظر من سرکار رفتن به صورت حضوری ینی فقط سرکار رفتن. ینی به خاطر یه کار ۸ ساعته مجبوری یه عالمه تایم بیرون از خونه بگذرونی (که من واقعن ظرفیت روانی و جسمی شو ندارم) و بعد که میرسی خونه واقعن انرژی و وقتی باقی نمیمونه برای کارای دیگه.

ولی توی خونه که هستی حداقل ۳ ساعت توی تایمت صرفه جویی میشه و کلی هم از لحاظ مالی به نفعته با این گرونی حمل و نقل.

 

نمیدونم چجوری فک کردین که باعث استثمار و حذف از بازار کار؟! میشه. چون اساسن شرکت های دولتی که همچین پوزیشن هایی ندارن و شرکت های خصوصی و به ویژه تو حوزه تک و نهایت دیزاین همچین پوزیشن هایی دارن و من استثمار یا جا موندن از بقیه رو توش نمیبینم. اتفاقن به نظرم فرصت حضور برای آدمهایی که شاید به هر دلیلی نتونن وارد بازار کار حضوری بشن، ایجاد شده.

ولو این که تو خیلی از کشورهای توسعه یافته هم الان دورکاری به شدت رایجه در همین فیلد ها. حقوق و مزایا هم تفاوتی نداره با نیروهای حضوری، معمولن.

پاسخ:
نازنین جان در مورد هزینه رفت و امد و فرسایشی شدن آن در شهری مثل تهران باهات موافقم. 

در مورد حذف از بازار کار، این دقیقا اتفاقی بود که در زمان ا.ن افتاد. نیروهای زنی که کارمند قراردادی بودند اول باهاشون قرارداد دورکاری بستند و بعدش هم تمدید نکردند. بله در مورد شرکتهای خصوصی که تعارفی ندارند باهات، نخواهند بگیرند شما را، نیازی ندارند اول یک دور دورکارت کنند .

در مورد استثمار، این اتفاق تو همون حالتی میافته که ترس از تعدیل شدن هست. دقیقا چیزی هست که من بین دوستان دورکارم میبینم یعنی خودشون هم میگند که ما با انجام کارهای بیشتر و خارج از ساعت کاری سعی میکنم رییس را راضی نگه داریم که وارد جریان تعدیل نیرو نشویم. 

بله اول صحبتم گفتم این حرف در مورد کشور خودمون و با توجه به نرخ بالای بیکاری هست. 

خیلی متوجه نشدم چه کارمندهایی در اون دوره دورکار شدن و بعد هم باهاشون قرارداد نبستن. چون کارمندی که ارباب رجوع داره چجوری قرار بوده دورکار بشه؟! ینی منظورتون اینه که یه سری کارمند دفتری بودن یا افراد متخصص با کار غیر دفتری و این که جدن نمیدونم دورکاری و بعد قرار داد نبستن باهاشون واقعن چقد به هم ربط داشته.

به هر حال اون دوره خیلی قدیمیه نسبت به الان و من نمیتونم بهش استناد کنم. چون در این بین ما دوره پاندمی رو داشتیم که اتفاقن نشون داد اگر شرکت ها زیرساخت داشته باشن و بتونن دورکاری رو مدیریت کنن خیلی خیلی موفق تر خاهند بود در شرایط بحرانی و تطبیق پذیری بالایی دارن و در نهایت دچار ضرر و زیان کمتری خاهند شد و خیلی جاها کلن بعد از این دوره متوجه شدن به نفع خودشونم هست که نیروی دورکار بگیرن.

نمیدونم دوستای شما چرا همچین کاری میکنن یا چرا همچین ترسی دارن. من خودم هیچ وقت این فکر رو نکردم و اتفاقن تعدیل نیرویی اگر باشه، به نفع اون شرکته که نیروی حضوریی که داره از منابع شرکت به صورت مستقیم استفاده میکنه رو رد کنه بره :)) ینی کسی که باید براش فضای کاری در نظر بگیری، سیستم و احیانن خط تلفن بهش اختصاص بدی. سرانه مصرف برق و آب و اینترنت داره و ... نیروی کمتر: هزینه های جاری کمتر برای شرکت از هر لحاظ، مخصوصن اجاره ملک

 نیروی دورکار از همه جهت به نفع شرکته وجود و حضورش. من فک میکنم دوستای شما شاید در موارد دیگه ای دچار حس ناکافی بودن هستن و این جوری دارن فرافکنی میکننش. چون واقعن ربطی نداره که تو فک کنی چون دورکاری باید بیشتر کار کنی که رئیست اخراج یا تعدیلت نکنه. اگر شرکت سیاست هاش جوریه که نیروی دورکار رو پذیرفته ینی با اصول دورکاری و چالش هاش و اولین اصل مهمش که اعتماده (اعتماد به رعایت اصول اخلاقی به صورت دو طرفه و توانمندی نیروی دورکار) رو باید داشته باشه. در غیر این صورت واقعن زیاد کار کردن یا خارج از ساعت کاری کار کردن یعنی باج دادن!

پاسخ:
نازنین جان من از ماهیت کارشون خبر نداشتم که در تماس با ارباب رجوع بودند یا نه، فقط میدونم که محیط های کار دولتی بود. مثلا کتابخانه ملی. 
موافقم باهات که پندمی مدل و شیوه های کار کردن را عوض کرد و بالاجبار کارمند و کارفرما مدل دیگری از کار را امتحان کردند و تجربه کردند. 
فکر میکنم تفاوت برداشت و نظر شما با اون دوستان من در محیطی هست که کار میکنید. این دوستان در محیط های دولتی هستند که آنطور که خودشون میگویند چاپلوسی و نشان دادن خود و بزرگ جلوه دادن کار خود و روشهای دیگه ی این مدلی در روش حضوری بیشتر جواب میدهد و برای ماندگاری لازم است. من از خیلی ها شنیدم که نیروهای حضوری به نحوی از انحا خودشون را ماندگار میکنند و تعدیل نیرو از نیروهای دورکار که کمتر دیده میشوند صورت میگیرد مگر به قول این دوستم اینقدر زیاده کاری کنند که کارفرما و رییس به حضورش بیشتر وابسته بشه.   

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی